logo
شرکت حامی آلیاژ آسیا (فولاد حامیران)
02163511
02162846000
logo

عملیات حرارتی چیست

عملیات حرارتی چیست
فهرست مطالب

فولاد یکی از ضروری ترین و پر استفاده ترین فلزات روی زمین است که این آلیاژی قوی، همه کاره و پرکاربرد، از ترکیب آهن و کربن به وجود آمده و در ساختمان‌ ها، زیرساخت‌ ها، کشتی‌ های آبی، اتومبیل‌ها، ماشین‌آلات، لوازم خانگی گرفته تا ظروف ساده مانند چنگال و قاشق کاربرد دارد و به نظر می‌رسد کاربردهای آن هیچ حد و مرزی ندارد. این به دلیل خواص بسیار مطلوب فولاد می باشد.

سختکاری فولاد و اهمیت آن

یکی از مهم ترین ویژگی های فولاد، سختی آن است. سختی به مقاومت ماده در برابر تغییر شکل، فرورفتگی، ضربه یا سایش اشاره دارد. با این حال، سختی طبیعی فولاد برای بسیاری از کاربردهای مهندسی، مانند قطعات سازه ای و موتوری، کافی نیست.

بنابراین، فرآیندهایی به نام عملیات حرارتی برای افزایش سختی و سایر خواص فولاد توسعه یافته اند. قیمت فولاد نیز می تواند تحت تاثیر این فرایند ها قرار گیر و بسته به سختی فولاد درخواستی متغییر باشد.

سختکاری فولاد معمولا بر روی محصولات نهایی انجام می شود و نه بر روی مواد خام. برای مثال سختکاری فولاد بعد از ماشینکاری، فرآیندی است که بر روی قطعات ماشینکاری انجام می شود و نه فولاد خام. این کار به چند دلیل انجام می شود.

اولین دلیل این می باشد که سخت کردن یک بلوک کامل فولادی مقرون به صرفه نیست، زیرا درصد زیادی از آن در فرآیند ماشینکاری حذف می شود.

دومین دلیل آن است که ، ماشینکاری فولاد سخت شده بسیار دشوارتر است، زیرا سختی قطعه ، نفوذ ابزار را دشوارتر می کند.

ساختار های داخلی فولاد و سختی آن

همه فولادهایی که می بینیم ترکیب یکسانی ندارند و از آلیاژ های فولادی مختلفی برای اهداف مختلف ساخته شده اند. تفاوت فولاد ها به ساختار داخلی آنها باز می گردد.

فولاد در ابتدایی ترین شکل خود استحکام و سختی نسبتا کمی دارد. با این حال، سختکاری فولاد از طریق عملیات حرارتی مانند کوئنچینگ (سریع سرد کردن پس از گرمادهی) و بازپخت، باعث بهبود خواص مکانیکی آن می شود. این فرآیندها منجر به تغییر در ساختار داخلی فولاد، مانند تبدیل ساختار آن به مارتنزیت، می شوند که سختی و مقاومت در برابر سایش را افزایش می دهد.

هدف این عملیات ها، ایجاد یک ساختار داخلی یکنواخت و مقاوم است که به فولاد توانایی تحمل فشار و بارهای بیشتر را می بخشد و کاربرد آن را در صنایع سنگین مانند خودروسازی، ماشین سازی و ساختمان سازی گسترده تر می کند.

 ساختار های داخلی فولاد 

مارتنزیت

مارتنزیت به عنوان سخت ترین ساختار کریستالی داخلی فولاد شناخته می شود. این ساختار با سرد کردن سریع آهن آستنیتی ایجاد می شود؛ در این فرایند، اتم های کربن فرصت جابه جایی از شبکه کریستالی را ندارند و در نتیجه، در محلول جامد به دام می افتند. این امر باعث افزایش سختی و مقاومت فولاد در برابر سایش می شود، اما در عین حال، آن را به ماده ای شکننده تبدیل می کند که نیازمند استفاده محتاطانه در کاربردهای خاص است.

ریخت شناسی یا ریزساختار مارتنزیت سوزنی و به شکل پلاکت هایی عدسی مانند است که دانه های فاز اصلی را تقسیم کرده و با یکدیگر تماس دارند، اما به هیچ وجه از یکدیگر عبور نمی کنند. این ریزساختار در سیستم های آلیاژی متنوعی از جمله Fe-C و Fe-Ni-C مشاهده می شود و باعث تقویت خصوصیات مکانیکی در این آلیاژها می گردد.

آستنیت

آستنیت، پس از مارتنزیت، دومین ساختار سخت فولاد است که به آلیاژهای آهنی اشاره دارد که در آن ها آهن به شکل آهن گاما (γ) حضور دارد. این ساختار معمولاً در دماهای بین 723 تا 1500 درجه سانتی گراد پایدار است و با حرارت دهی به فولاد در این بازه دمایی، ساختار آستنیتی در آن تشکیل می شود.

آستنیت برخلاف مارتنزیت، انعطاف پذیرتر است و خواص چقرمگی بالاتری دارد که آن را برای کاربردهایی که نیاز به استحکام همراه با شکل پذیری دارند مناسب می کند. این ساختار در ترکیب با دیگر عناصر آلیاژی مانند نیکل و کروم، به ویژه در تولید فولادهای ضدزنگ استفاده می شود و به دلیل خواص عالی در برابر خوردگی، در صنایع مختلف از جمله صنایع پتروشیمی و خودروسازی بسیار پرکاربرد است.

پرلیت

پرلیت، برخلاف مارتنزیت، ساختاری است که با سرد شدن آهسته فولاد تشکیل می شود و ترکیبی از فریت و سمانتیت به صورت لایه ای است. این ساختار زمانی به وجود می آید که فولاد به آرامی از دمای بحرانی 723 درجه سانتی گراد سرد شود. در این دما، آهن گاما (آستنیت) از ساختار مکعبی وجه مرکزی (FCC) خود به ساختار مکعبی مرکز پر (BCC) تبدیل شده و فاز آهن آلفا (فریت) تشکیل می شود. همزمان، کاربید آهن یا سمانتیت از محلول جدا می شود.

آرایش لایه ای پرلیت، که به صورت تناوبی از فریت نرم و انعطاف پذیر و سمانتیت سخت و شکننده تشکیل شده، خواصی مناسب برای کاربردهایی که نیاز به تعادل بین استحکام و شکل پذیری دارند فراهم می کند. این ساختار در فولادهای کربنی معمولی دیده می شود و به دلیل داشتن استحکام و مقاومت مناسب، در صنایع ساختمانی و تولید قطعات ماشین آلات پرکاربرد است.

روش های سخت کاری فولاد

سخت کاری حرارتی از جمله رایج ترین و موثرترین روش های سخت کاری فولاد است و شامل سه مرحله اصلی است: گرم کردن، نگه داشتن در دما و خنک کردن.

در مرحله اول، فلز به دمای بالایی رسانده می شود، به اندازه ای که تغییرات ساختاری در داخل آن رخ دهد. این گرمادهی ساختار داخلی فولاد را تغییر می دهد و منجر به شکل پذیری بیشتر آن می شود، به طوری که بتواند در فرآیندهای تغییر شکل آسان تر و با کاهش شکنندگی، به کار رود.

سخت کاری حرارتی شامل انواع مختلفی از فرآیندها مانند کوئنچ (سریع سرد کردن)، تمپر (بازپخت) و نرمالیزه کردن است که هرکدام بر اساس دما و سرعت سرد شدن متفاوت، به خواص خاصی در قطعه نهایی می انجامند.

 روش های مختلف سختکاری فولاد 

کار سرد

کار سرد معمولاً خواص فولاد یا فلزات را تغییر می دهد. این روش سختکاری فولاد به سادگی تغییر شکل یک فلز در دمای زیر نقطه ذوب آن است. خواصی مانند استحکام تسلیم، استحکام کششی و سختی افزایش می ‌یابد، در حالی که انعطاف‌پذیری و توانایی مواد برای تغییر شکل کاهش می‌ یابد.

سختکاری کرنش، که از تجمع و درهم‌ تنیدگی نابجایی ‌ها در طول تغییر شکل پلاستیک حاصل می ‌شود، یک حالت ضروری برای تقویت عناصر است. اگرچه حدود 90 درصد انرژی در حین کار سرد به صورت گرما تلف می شود، باقیمانده در شبکه کریستالی ذخیره می شود و در نتیجه انرژی داخلی آن افزایش می یابد.

سختکاری آلیاژی محلول جامد

سختکاری محلول عبارت است از افزودن یک عنصر آلیاژی به فلز پایه برای ایجاد محلول جامد. پس از انجماد، فلز به دلیل وجود اتم های آلیاژ در شبکه کریستالی فلز پایه سخت می شود. تفاوت اندازه بین اتم های حل شونده و حلال بر اثربخشی محلول جامد تأثیر می گذارد. اگر اتم املاح بزرگتر از اتم حلال باشد، میدان های کرنش فشاری ایجاد می شود. از طرف دیگر، اگر اتم حلال بزرگتر از اتم های حل شونده باشد، میدان های کرنش کششی ایجاد می شود. اتم های محلول که شبکه را به یک ساختار چهارضلعی منحرف می کنند باعث سختکاری سریع می شوند. یک مثال بارز اثر سمانتیت در فولاد است.

خنک کردن

در کوئنچ کردن که به آن تبدیل مارتنزیتی نیز گفته می شود، فولاد بالاتر از دمای بحرانی در محدوده آستنیت گرم می شود، در این دما نگه داشته می شود و سپس به سرعت سرد می شود یا اغلب در آب، روغن یا نمک مذاب خاموش می شود.

برای فولادهای هیپویوتکتوئیدی، دمای حرارت دهی 30 تا 50 درجه سانتی گراد بالاتر از حد خط حلالیت آستنیت است. برای فولادهای هایپریوتکتوئیدی، دما بالاتر از دمای یوتکتوئید است. کوئنچ باعث تبدیل مارتنزیتی می شود که به طور قابل توجهی فولاد را سخت می کند. با این حال، فولاد سخت شده بسیار شکننده است. بنابراین برای رفع تنش های داخلی و کاهش شکنندگی لازم است تلطیف انجام شود.

حداکثر سختی زمانی به دست می آید که سرعت خنک سازی در کوئنچ به اندازه کافی سریع باشد تا از تبدیل کامل مارتنزیت اطمینان حاصل شود.

سختکاری سطحی

همانطور که از نام آن پیداست، سختکاری یک سطح سخت ایجاد می کند که برای مقاومت در برابر سایش در کاربردهایی مانند میل لنگ، یاتاقان ها و موارد مشابه ضروری است. این روش سختکاری فولاد، به طور کلی شامل یکی از سه رویکرد است:

سختکاری القایی و شعله

این یک عملیات حرارتی تفاضلی سطح است. سطح به سرعت گرم می شود تا مرکز مواد تحت تأثیر قرار نگیرد. سپس مواد با سرعت بسیار بیشتری خنک می شوند. به این ترتیب سطح بالایی از مارتنزیت در سطح ایجاد می شود.

سختکاری انتشار (نیتریدینگ)

این فرایند شامل یک تغییر ترکیبی در ناحیه سطح است. ذرات ریز با اجازه دادن به گازهای انتخاب شده برای واکنش و انتشار در فولاد پراکنده می شوند.

در این فرآیند، فولاد تحت عملیات حرارتی قرار می گیرد تا ساختار مارتنزیتی به دست آید. سپس به مدت 12 تا 36 ساعت در معرض اتمسفر آمونیاک در دمایی حدود 550 درجه سانتیگراد قرار می گیرد.

عناصر آلیاژی کوچک مانند آلومینیوم تشکیل پراکندگی ریز نیتریدها را می دهند که به طور قابل توجهی سختی سطح و مقاومت در برابر سایش را افزایش می دهد. این ترکیب نیتریدها از نظر سختی بسیار برتر از مارتنزیت است.

کربوره کردن

این فرآیند شامل قرار دادن فولاد در معرض یک جو کربنی در دمای بالا می باشد. جو کربن دار را می توان از زغال سنگ با کیفیت بالا یا گاز طبیعی تولید کرد. اتم‌های کربن در سطح زیرین فلز پخش می‌شوند و در نتیجه محفظه‌ ای با کربن بالا ایجاد می‌شود که پس از خنک شدن بعدی، یک سطح مارتنزیتی مقاوم در برابر سایش ایجاد می‌کند.

open fuel furnace of mine type for remelting cast 1 2

تست سختی فولاد

سختی یک واحد اندازه گیری خاصی ندارد. بلکه با استفاده از اعداد شاخص توصیف می شود. تست های سختی مختلفی وجود دارد و شاخصی که برای توصیف سختی یک ماده استفاده می شود، بستگی به آزمون مورد استفاده دارد. برخی از تست های سختی سنجی رایج عبارتند از:

تست سختی برینل

تست سختی برینل (Brinell Hardness Test) یکی از روش های مرسوم برای اندازه گیری سختی مواد است که به ویژه برای مواد دانه دار یا با ساختار غیر یکنواخت مانند فلزات استفاده می شود. در این روش، یک توپ فولادی یا کاربیدی با قطر مشخص تحت فشار معین بر سطح ماده قرار می گیرد و عمق فرورفتگی آن اندازه گیری می شود.

نتیجه این آزمایش با استفاده از فرمولی محاسبه می شود که شامل فشار اعمال شده و سطح فرورفتگی است. این تست به دلیل سادگی و قابلیت استفاده برای مواد مختلف، در صنایع گوناگون، از جمله فولاد، آلومینیوم و چدن، کاربرد زیادی دارد.

تست سختی ویکرز

تست سختی ویکرز (Vickers Hardness Test) یکی از دقیق ترین روش ها برای اندازه گیری سختی مواد است که می تواند برای مواد با ضخامت های مختلف از جمله فلزات و سرامیک ها به کار رود. در این روش، یک هرم از جنس الماس با زاویه 136 درجه تحت فشار مشخص به سطح ماده وارد می شود. پس از اعمال فشار، عمق یا ابعاد فرورفتگی به دست آمده اندازه گیری می شود و بر اساس آن سختی ویکرز محاسبه می گردد.

برخلاف تست های دیگر که به دایره یا توپ نیاز دارند، این روش به دلیل استفاده از الماس و ابعاد دقیق، امکان اندازه گیری سختی در مقیاس های دقیق تری را فراهم می کند و به ویژه برای مواد نرم تر یا قطعات ریزتر کاربرد دارد. این تست معمولاً در تحقیقات مواد و کنترل کیفیت استفاده می شود.

تست میکرو سختی نوپ

این تست سختی به طور خاص برای ورق های نازک یا مواد بسیار شکننده است. یک نقطه الماس هرمی شکل یک فرورفتگی بسیار کوچک روی مواد ایجاد می کند. سپس، تورفتگی ایجاد شده با استفاده از میکروسکوپ مورد مطالعه قرار می گیرد و برای محاسبه سختی مواد استفاده می شود

تست سختی راکول

تست سختی راکول (Rockwell Hardness Test) یکی از رایج ترین روش های اندازه گیری سختی مواد است که بر اساس میزان تغییر شکل یک نمونه تحت فشار تعیین می شود. در این روش، یک سوزن الماسه (در صورت اندازه گیری سختی HRA یا HRC) یا یک توپ فولادی (برای اندازه گیری HRB) با نیروی مشخصی به سطح ماده وارد می شود و سپس عمق فرورفتگی ایجاد شده اندازه گیری می شود.

برای مواد سخت تر مانند فولاد، معمولاً مقیاس HRC (سختی راکول C) استفاده می شود. این تست سریع و آسان است و به ویژه برای مواد سخت و قطعات فلزی بزرگ کاربرد دارد. به علاوه، از آنجا که فرآیند تست ساده و زمان بر نیست، برای تولیدکنندگان و صنایع مختلف به ویژه در بررسی کیفیت محصولات بسیار محبوب است.

 فولاد های قابل سختکاری

گریدهای فولاد را به چهار گروه اصلی می توان دسته بندی کرد :

  • فولاد کربن
  • فولادهای آلیاژی
  • فولادهای ضد زنگ
  • فولادهای ابزار

عناصر اساسی برای فولادها آهن و کربن هستند. با این حال، مقادیر متفاوت کربن و سایر عناصر آلیاژی، خواص هر گرید را تعیین می‌کند. محتوای کربن هر فولادی سختی پذیری و همچنین حداکثر سختی قابل دستیابی آن را تعیین می کند. 

فولاد کربنی

فولادهای کربنی آلیاژی از آهن هستند که تا ۲ درصد کربن دارند. آنها اغلب حاوی مقادیر کمی از عناصر آلیاژی هستند که خواص خاصی را افزایش می دهند. بر اساس مقدار واقعی کربن موجود، فولاد کربنی را می توان به عنوان فولاد کم کربن، فولاد کربن متوسط و فولاد کربن بالا طبقه بندی کرد.

فولاد کم کربن (Low Carbon Steel)

فولاد کم کربن حاوی 0.08 تا 0.35 درصد کربن است. به دلیل محتوای کربن پایین، این فولادها توانایی سخت کاری از طریق کوئنچ (فرایند سرد کردن سریع) را ندارند، اما می توانند با روش های دیگر سخت شوند. این فولادها دارای انعطاف پذیری بالا، جوش پذیری خوب و شکل پذیری بالا هستند و برای کاربردهایی که نیاز به استحکام بالای فولاد نیست، مناسب اند.

فولاد کربن متوسط (Medium Carbon Steel)

فولادهای کربن متوسط دارای 0.35٪ تا 0.5٪ کربن هستند. این فولادها نسبت به فولادهای کم کربن استحکام بیشتری دارند، اما کار کردن با آنها دشوارتر است. آنها از طریق کوئنچ شدن به راحتی سخت می شوند و می توانند با افزودن منگنز، سختی بیشتری پیدا کنند. کاربردهای این فولادها معمولاً در قطعاتی است که نیاز به مقاومت در برابر سایش دارند، مانند میل لنگ.

فولاد کربن بالا (High Carbon Steel)

فولادهای کربن بالا بیش از 0.5٪ کربن دارند. این فولادها به دلیل محتوای بالای کربن، سختی بسیار بالایی دارند و معمولاً از طریق کوئنچ سخت می شوند. این ویژگی می تواند باعث شکنندگی فولاد شود، به همین دلیل نیاز به فرایندهای مانند معتدل کردن دارند تا از شکنندگی آن کاسته شود. فولادهای کربن بالا در ابزارهای برشی، تیغه ها و فنرها کاربرد دارند.

فولادهای آلیاژی

علاوه بر محتوای کربن، ترکیب شیمیایی دیگر عناصر آلیاژی مانند مس، نیکل، منگنز، بور و وانادیم بر سختی‌پذیری فولاد تأثیر زیادی دارد. این عناصر آلیاژی توانایی تشکیل مارتنزیت را در فولاد افزایش می‌دهند. به‌ویژه، این عناصر باعث تأخیر در تجزیه آستنیت می‌شوند، به این معنی که فولاد در دمای پایین‌تری از حالت آستنیتی به مارتنزیت تبدیل می‌شود و این امر به سختی بیشتر فولاد کمک می‌کند.

فولادهای آلیاژی معمولاً با استفاده از فرآیندهای سختکاری مانند کوئنچینگ (سرد کردن سریع) به سختی‌های بسیار بالایی می‌رسند. همچنین، یکی دیگر از روش‌های مؤثر برای سختکاری فولادهای آلیاژی، روش سختکاری محلول جامد است که در این روش، فولاد در دمای بالا تا حدی ذوب می‌شود تا تغییرات ساختاری ایجاد کرده و سختی بیشتری پیدا کند.

این ویژگی‌ها باعث می‌شود که فولادهای آلیاژی برای استفاده در شرایطی که نیاز به استحکام و سختی بالا وجود دارد، مانند ابزارهای برشی، پیچ و مهره‌های مقاوم به سایش، و قطعات خودرویی، گزینه‌های مناسبی باشند.

فولادهای ضد زنگ

فولادهای زنگ نزن، که به فولاد ضد زنگ نیز معروف هستند، حاوی مقادیر بالای کروم (بین 10 تا 20 درصد) به عنوان عنصر اصلی آلیاژی می باشند که این ویژگی باعث مقاومت بسیار بالای آنها در برابر خوردگی و فرسایش می شود. بر اساس ترکیب شیمیایی و ساختار میکروسکوپی آنها، فولادهای ضد زنگ به انواع مختلف تقسیم می شوند:

  • آستنیتی

این فولادها به طور معمول حاوی 18 درصد کروم، 8 درصد نیکل و کربن کم (کمتر از 0.8 درصد) هستند. آنها پرکاربردترین نوع فولاد ضد زنگ هستند و غیر مغناطیسی می باشند. این فولادها به راحتی با استفاده از کار سرد سخت می شوند اما قابلیت عملیات حرارتی ندارند.

  • فریتی

فولادهای فریتی حاوی 12-17 درصد کروم و کمتر از 0.1 درصد کربن هستند. آنها مغناطیسی هستند و نمی توان آنها را از طریق عملیات حرارتی سخت کرد. برای سخت کردن این فولادها از کار سرد استفاده می شود.

  • مارتنزیتی

فولادهای مارتنزیتی به دلیل ساختار داخلی خاص خود، بسیار سخت هستند. این فولادها حاوی 12 تا 17 درصد کروم و 1.2 درصد کربن هستند و از طریق عملیات حرارتی به راحتی سخت می شوند.

  • دوبلکس

فولادهای دوبلکس دارای ترکیبی از ساختار آستنیتی و فریتی هستند که باعث می شود خواص فیزیکی بهتری در مقایسه با سایر انواع فولاد ضد زنگ داشته باشند. این فولادها از طریق عملیات حرارتی یا سختکاری سطحی سخت می شوند.

  • سختکاری بارش (Precipitation Hardening)

این فولادها که به فولادهای سخت شونده رسوبی معروف هستند، شامل ترکیب هایی از کروم، نیکل، مس، آلومینیوم و تیتانیوم هستند که به این فولادها اجازه می دهند تا از طریق عملیات حرارتی پیری، سخت شوند. این نوع فولادها ممکن است آستنیتی یا مارتنزیتی باشند.

این انواع فولادهای ضد زنگ بسته به ترکیب و خواص می توانند در صنایع مختلف مانند خودروسازی، پزشکی، غذایی و شیمیایی استفاده شوند.

فولادهای ابزار

همانطور که از نام آن پیداست، فولادهای ابزار به طور منظم در ساخت ابزارهایی مانند ابزارهای برش و حفاری استفاده می شوند. آنها معمولاً حاوی تنگستن، کبالت، وانادیوم و مولیبدن هستند. این ابزارها را می توان از طریق کار سرد و همچنین از طریق عملیات حرارتی مانند کوئنچ سخت کرد.

چه عملیات حرارتی ای برای چه فولادی مناسب است؟

در انتها جدول عملیات حرارتی متناسب با نوع فولاد آورده شده است که می توان با استفاده از آن عملیات حرارتی متناسب با فولاد مصرفی را انتخاب نمود.

نوع فولاد

کوئنچ کردن یا پیر سختی

سختکاری سطحی

رسوب سختی

کار سرد

کم کربن

 ✔  

کربن متوسط

✔✔  

پر کربن

✔   

آستنیتی

   ✔

فریتکی

   ✔

مارتنزیتی

✔   

دوبلکس

✔✔  

بارش سختی

✔   

آلیاژی

✔ ✔ 

ابزاری

✔  ✔

از چه جایی میتوان فولاد عملیات حرارتی تهیه نمود؟

برای تهیه فولاد عملیات حرارتی می توانید به تامین کنندگان معتبری همچون فولاد حامیران مراجعه نمایید. فولاد حامیران به عنوان یکی از بزرگترین تأمین کنندگان فولاد در ایران، انواع فولادهای عملیات حرارتی را به صورت مستقیم از درب کارخانه و بدون واسطه عرضه می نماید. فولاد حامیران با ارائه اطلاعات روز و قیمت های دقیق، به خریداران کمک می کند تا مناسب ترین انتخاب را داشته باشند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اسکرول به بالا